مراسم اختتامیه چهل و یکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران در حالی به کار خود پایان داد که پایان رضایتبخشی برای حافظان و قاریان ایرانی به همراه داشت.
مراسم اختتامیه چهل و یکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن، همچون پرده آخر یک نمایش باشکوه، با حضور قاریان، حافظان، مرتلان، اساتید، داوران و پیشکسوتان قرآنی در تالار قدس حرم مطهر برگزار شد. اما این پایان، بیش از آن که به غروب شبهای مسابقات شبیه باشد، طلوعی دیگر بود؛ طلوعی برای برگزیدگانی که نامشان در تاریخ این رقابتها ثبت شد.
وداعی سرشار از حسرت و افتخار
مشهد در روز اختتامیه، هم شاد بود و هم دلتنگ. شاد از اینکه آزمونی بزرگ را با شکوه به پایان رسانده بود، و دلتنگ از اینکه این جمع صمیمی باید با هم وداع کنند. در گوشه و کنار، شرکتکنندگان و زائران، غرق در احساسات متناقض، گاه با شوق پیروزی لبخند میزدند و گاه با حسرت پایان این روزهای بیبدیل، آهی از دل برمیآوردند.
بسیاری از حاضران، هنوز نمیتوانستند، باور کنند که این جشن رو به پایان است. هنوز صدای تلاوتهایی که تا چند ساعت قبل از جایگاه مسابقات شنیده میشد، در گوششان نواخته میشود. هنوز عطر قرآن در هوای مشهد جاری بود، اما دیگر قرار نبود، همان صداها، همان نغمهها، هر شب در این صحن و سرا بپیچد.
آغاز مراسم در طنین صلوات خاصه
همچون همه شبهای مسابقات، مراسم اختتامیه نیز با صلوات خاصه امام رضا(ع) آغاز شد؛ صلواتی که گویی درهای آسمان را میگشود و دلهای حاضران را در زلال معنویت غرق میکرد. پس از آن، حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی، رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، سخنرانی کوتاهی کرد و به بیان جزئیاتی از این دوره از مسابقات پرداخت؛ دورهای که به گفته او، یکی از درخشانترین و پرشورترین دورههای این رقابتها بود.
اعلام نتایج؛ وقتی نام برگزیدگان بر زبانها جاری شد
پس از سخنرانیهای رسمی، لحظهای که همه برای آن انتظار میکشیدند، فرا رسید؛ اعلام نتایج. سیدعلی سرابی، رئیس هیئت داوران، بیانیه نهایی را قرائت کرد و اسامی برترینهای این دوره را بر زبان آورد؛ اسامیای که درخششی همچون ستارگان بر آسمان این مسابقات داشتند. قاریان، حافظان و مرتلان ایرانی، توانستند در تمامی رشتهها، رتبههای برتر را به خود اختصاص دهند و افتخاری دیگر برای کشورشان رقم بزنند.
یکی از زیباترین لحظات این مراسم، ابتهالخوانی محمدعلی جابین، داور کشور مصر بود. او که در روزهای گذشته نیز با نغمههای روحانیاش دلها را ربوده بود، در مراسم اختتامیه، تمام هنر خود را به میدان آورد. صدایش، همچون موجی که آرام، اما عمیق بر دل اقیانوس میکوبد، در فضای تالار قدس پیچید و حاضران را در خود غرق کرد.
پس از معرفی برگزیدگان، گروه ملی تواشیح امام رضا(ع) به روی صحنه آمدند. اجرایشان، آکنده از احساس و ارادت بود، اجرای این گروه، خصوصاً برای مهمانان خارجی بسیار تأثیرگذار بود. برخی از آنان، که تا پیش از این تجربهای از نقارهخانه و نقارهزنی نداشتند، با چهرههایی حیرتزده و لبخندهایی از سر ذوق، این لحظات را هم به تماشا و هم ثبت و ضبط نشستند.
سخنرانی وزیر ارشاد؛ نگاهی به آیندهای روشن
در ادامه، نوبت به سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسید. او از مشهد، این پایتخت معنوی جهان اسلام گفت، از اینکه چگونه این شهر میتواند و باید پایگاه دائمی مسابقات بینالمللی قرآن باشد.
او در صحبتهای خود بر این نکته تأکید کرد که مشهد، با وجود مضجع نورانی امام رضا (ع)، فضایی متفاوت از هر جای دیگری برای این رقابتها دارد. اینکه زائران و مجاوران، نه فقط تماشاگر، بلکه بخشی از این رویداد عظیم هستند و همین حضور مردمی، معنویت مسابقات را دوچندان میکند.
رونمایی از مصحف الرضا (ع)؛ گنجینهای از وحی
یکی از مهمترین بخشهای مراسم، رونمایی از مصحف الرضا (ع) بود؛ نسخهای ارزشمند از قرآن کریم که به خط کوفی اولیه و بر پوست آهو نوشته شده و منسوب به دستخط امام رضا (ع) است. این مصحف شریف، همچون گنجینهای از نور، در برابر دیدگان حاضران قرار گرفت و لحظاتی پر از خشوع و معنویت را رقم زد.
در همین لحظه، عباس سلیمی، مجری توانمند و شیرینسخن مسابقات، پیشنهادی ارائه داد: «نسخههایی از این مصحف شریف، به تمامی برگزیدگان مسابقات اهدا شود» پیشنهادی که با استقبال گرم حاضران و صلوات بلندشان مواجه شد و تأییدی دیگر بر اهمیت این نسخه ارزشمند از قرآن کریم بود.
مادر و دختر؛ تصویری از عشق به قرآن
مراسم اختتامیه به یکی از زیباترین لحظات خود رسید. فاطمه دلیری، که در رشته حفظ کل قرآن کریم بانوان مقام نخست را کسب کرده بود، با دختر خردسالش به روی جایگاه رفت. اما این بار، برخلاف دفعات قبل که او را در آغوش داشت، دست در دستش قدم برمیداشت. فرزندی که در همین دو سال عمرش، شاید بیشتر از بسیاری از قاریان و حافظان، به روی جایگاه رفته تا همراه با مادرش تجلیل شود.
پایان مسابقات؛ خاطرهای که در دلها حک شد
با پایان یافتن مراسم و تجلیل از برگزیدگان، دیگر مسابقات به نقطه آخر خود رسیده بود. اما سالن همچنان مملو از جمعیت بود، گویی کسی قصد دل کندن از این محفل نورانی را نداشت. نور گوشیهای موبایل و صدای ممتد شاتر دوربینها، آخرین تلاشهای حاضران برای ثبت این خاطرات بود. در این لحظات بود که بوی کندر و اسپند، همچون رایحهای جاودان، در فضا پیچیده بود، گویی که خودِ حرم، نمیخواست این نغمههای قرآنی به پایان برسند و این مهمانان قرآنی مشهد را ترک کنند؛ و در این میان، چیزی که بیش از هر چیز در خاطر میماند، مهربانی بیحد و حصر خادمان امام رضا (ع) بود. آنان نه فقط میزبانی یک مسابقه را برعهده داشتند، بلکه کرامت و مهماننوازی را به عالیترین شکل ممکن به نمایش گذاشتند.
شرکتکنندگان، یکییکی از سالن خارج شدند، اما گویی هنوز دلهایشان در تالار قدس، میان نغمههای وحی، جا مانده بود. گامهایشان آرام و سنگین بود، انگار که نمیخواستند این لحظات به پایان برسد. چشمانشان درخشش خاصی داشت؛ درخشش اشتیاقی که به پایان نرسیده بود و دلتنگیای که تازه آغاز شده بود.
شاید امشب، دلهایشان را به پنجره فولاد گره بزنند، اشکهایشان را در صحن و سرای حرم جاری کنند و این شب دلتنگی را در آغوش امام مهربانیها به سحر برسانند. شاید زیر سقفهای بلند رواقها، آخرین زمزمههای قرآنی این سفر را در دل شب نجوا کنند؛ و فردا ... با سحری که از عطر حرم معطر شده، بار سفر ببندند و بروند.