کارشناس ارشد تاریخ و فلسفه تربیت با بیان اینکه در تمام ادیان، پوشش عفتمدار وجود دارد، گفت: مسئله این است که تا حرف از حجاب و عفاف به میان آمده، ما فقط پوشش عفیف را محور قرار دادهایم؛ در حالیکه در کنار پوشش عفیف، باید برای فکر پاک، اندیشهورزی پاک، فکر کردن و عفت اندیشه نیز تربیت شده باشیم.
پوشش یا حجاب عنوانی است که نه در دین اسلام بلکه در همه ادوار تاریخ ادیان به آن اشاره شده و بسیاری از نظریهپردازان غربی و اروپایی به این موضوع پرداختهاند. در واقع نوک پیکان بیشترین انحرافات و کجرویها در نسل جوان به سمت اعتقادات و دین است که دشمنان هر جامعه نیز روی آن تمرکز میکنند و میپرسند مگر در زمان یونان، کوروش، آریاییها، زرتشت و ... حجاب بوده که الان بخواهیم آن را رعایت کنیم؟ این نوع پوشش به اصطلاح حجاب که ریشه عربی دارد، پس از ظهور اسلام پدید آمده و مختص مسلمانان است، اما شواهد و آنچه در تاریخ ذکر شده حاکی از پوشش کامل زنان و مردان در هر دوره تاریخی و دینی است. شاید در برههای از زمان کمرنگ شده باشد، اما پوشش کامل برای زنان و مردان وجود داشته است.
در این زمینه با معصومه حکیمیان، معاون فرهنگی بسیج جامعه زنان كشور و کارشناس ارشد تاریخ و فلسفه تربیت به گفتوگو پرداختهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
عفاف و حجاب ابعاد مختلفی دارد، بعد فطری، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... اما معمولا تمام ابعاد این مقوله در نظر گرفته نمیشود و گاهی بعد سیاسی و گاهی دینی تحلیل میشود. در بسیاری از جهات به درستی تبیین نکردیم. از نظر شما چه بعدی از عفاف و حجاب مغفول مانده و بیشتر باید بدان بپردازیم؟
اگر امروز مسئلهای به نام حجاب و عفاف در جامعه داریم، ناشی از برخی اشتباهات است که پی در پی تکرار میشود که بعضی از آنها را ما مرتکب شدهایم و بعضی دیگر هجمههایی است که از طرف غرب و دشمن اجرا میشود و همه دست به دست هم میدهند تا روندی ایجاد کنند که ما از آن خیلی راضی نیستیم و در شأن ملت، حکومت و جمهوری اسلامی هم نیست.
به نظر میرسد در سالیان گذشته سوءتفاهمی در مورد مسئله حجاب و پدیده پوشش و عفت زنان در جامعه ما پیش آمده است. یکی از این سوءتفاهمات این است که فقط به حجاب اسلامی تأکید کردیم؛ در حالیکه وقتی تاریخ ادیان الهی را بررسی میکنید، میبینید که اتفاقا احکام مشترک تمام ادیان اسلامی، پوشش عفتمدار برای زن و مرد متناسب با وضعیت خودشان را دارند. اکنون پوششی که در کشور ما به عنوان حجاب اسلامی شناخته میشود، عینا فرمودههایی از مسیح(ع) است که در انجیل وجود دارد. ۱۵ آیه حجاب در انجیل وجود دارد. دهها توصیه جدی در آئین یهود و موسی(ع) وجود دارد و در آئین باستانی کشور ما که محکمتر از سنگنگارههای تخت جمشید است نیز این موضوع قابل انکار نیست. حتی در آئین باستانی ما هم حجاب و پوشش عفتمدار هم برای زن و هم برای مرد یک حد و مرز جالبی داشته است. وقتی به تصویر بانوی تخت جمشید دقت میکنید، میبینید چادری بر سر دارد که اکنون سر بانوان است و کاملا پوشیده است که حتی پیشانی بانو پیدا نیست. در واقع سوءتفاهماتی پیش آمده که دشمن نیز بدان دامن زده و با همین شگرد، یک مقدار موضوع را سیاسی کرده است.
در تمام ادیان، پوشش عفتمدار برای زن وجود دارد و نمیتوانیم بگوییم حجاب اسلامی و در حقیقت حجاب توحیدی است و تمام ادیانی که به خدای یکتا توصیه کردهاند به پوششی که ما به عنوان حجاب اسلامی قبول داریم، با کمی تفاوت اعتقاد دارند و بدان توصیه کردهاند. این مسئلهای است که برای جوانان، میانسالان و بزرگسالان تبیین نکردهایم و حتی اساتیدی که در مورد حجاب صحبت میکنند، به این موضوع به خوبی نپرداختهاند. در این زمینه باید سوء تفاهمات را رفع کنیم. گاهی پیش میآید که به یک دختر جوان، توصیه حجاب میکنیم یا به آقای جوان، توصیه پوشش عفیف میکنیم، آنها در پاسخ میگویند که ما مسلمان نیستیم؛ در حالیکه اگر مسیحی باشید، انجیل برای حفظ حجاب کافی است و اگر یهودی هستید که خیلی قوانین آن از اسلام محکمتر و جدیتر است. اگر از آئین زرتشت پیروی میکنید، آن هم قوانین محکمی را در این زمینه دارد.
عدهای از منتقدان حجاب میگویند که عفت، فقط در حجاب ظاهری نیست و عفیف بودن، ضرورتاً به داشتن حجاب ظاهری، مربوط نیست. عده دیگری از منتقدان حجاب نیز میگویند که عملکرد غیر مثبت افرادی که محجبه هستند، نشان دهنده این است که حجاب، لزوما بازدارنده از آسیبهای اجتماعی نیست. نظر شما درباره این دو انتقاد چیست؟
مسئله این است که تا حرف از حجاب و عفاف آمده، ما فقط پوشش عفیف را محور قرار دادهایم؛ در حالیکه در کنار پوشش عفیف، شما باید برای فکر پاک، اندیشهورزی پاک، فکر کردن و عفت اندیشه، تربیت شده باشید. دوم اینکه گفتار و روش حرف زدن نیز باید باعفت بوده و در کتب درسی باید به درستی به این سه مقوله پراخته شود. ما فقط بخشی از رفتار که شامل پوشش میشود را مورد توجه قرار دادهایم و فقط ظاهر را نگاه کردیم. این مسئلهای است که باید حل شود.
عدهای از منتقدان، حجاب را تبعیض بین زن و مرد میدانند. آیا حجاب فقط ویژه بانوان است و برای آقایان، حجابی تعریف نشده؟
یک مسئله بزرگ و اشتباه دیگر که طی سالیان گذشته مرتکب شدهایم، این است که اصلا به عفت مردانه نگاه نکردهایم. کتابها را بررسی کنید و ببینید که در چند مورد به عفت پسرانه و مردانه توصیه شده است؛ در حالیکه در قرآن کریم که کتاب الهی ماست، اول به مردان گفته «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم...» و بعد گفته «قل المومنات ....»، اول برای مردان توصیه کرده است و بعد بدون هیچ ذرهای تفاوت برای زنان تکرار کرده است. میخواهم بگویم ما پروژهای برای تربیت پسران و مردان عفیف در جامعه نداشتهایم. همه این موارد دست به دست هم داده تا یک مسئله کاملا معنوی، الهی و توحیدی و اخلاقی تبدیل به یک موضوع نه سیاسی بلکه سیاست زده شود که این کار دشمن است. برای مثال در حالیکه بانوی سنگ نگارههای تخت جمشید چادر بر سر دارد، دشمن به گونهای مطرح کرد که در پیروزی انقلاب چادر وارد ایران شده است. چادری که در کشور ما حداقل چهار هزار سال قدمت دارد، به کشور دیگری منصوب کردند و گفتند اعراب چادر را به ایران آوردند؛ در حالیکه یک نویسنده آلمانی گفته من براساس بررسی تاریخی متوجه شدم که این شکل پوشش را ایرانیان به مسلمانان هدیه دادند.
در سرزمین حجاز سبک پوشش، چادر بر سر زنان نبوده بلکه یک لباس گشاد و بلندی به تن میکردند و یک پارچه بلندی روی سرشان میانداختند. چادر به این سبک برای ایرانیان است و از این مسئله که بگذریم، این پاک زندگی کردن و اخلاقی زندگی کردن چندین هزار ساله را کشاندند و رساندند به چهل سال و سیاست زدهاش کردند که این نوعی کلاهبرداری بزرگ فرهنگی است.
میخواهم یک گذری هم به خارج از مرزهای کشور داشته باشم. در یک پروژه بزرگ صهیونیستی به قدمت ۲۰۰ سال، ۲۴ بند به اسم پروتکلهای یهود نوشته شد که تقریبا چهار بحث اساسی آن مربوط به موضوعات اخلاقی بود که برای جهان پدیده بحران معنویت رقم میزند. این پروژه طی ۱۲۰ سال محرمانه اجرا شد و بعد از گذشت مدت زمانی، رسوا شد اما اجرایش کردند. ترویج بیبند و باری، ترویج مشروبخواری، ترویج مواد مخدر، ترویج فرزندآوری نامشروع و ... پروژهای بود که سیاستمدارانی با هدف حکومت بر جهان برای جهان رقم زدند. یک سوء تفاهم دیگر که بخشی از نخبگان دچار آن هستند، این است که جنگ نرم را یک جنگ داخلی بیان میکنند؛ در حالیکه طولانیترین، وسیعترین و جهانیترین جنگ دنیا جنگ نرم است. آن قدر طولانی که به وسعت خلقت بشر است.
زمانی که خداوند آدم را خلق کرد و روح خود را در آن دمید و شأن سجده پیدا کرد و دستور سجده صادر شد و شیطان تمرد کرد و رانده شد، قسم خورد که جنس انسان را به بیراهه و گمراهی میکشاند. قسم به ذات خدا خورد و جنگ نرم شروع شد. پس استثنا قائل نشده و مرز جغرافیایی تعیین نکرده است. پدیدهای که یکی از قربانیانش پدیده عفاف و حجاب است جنگ جهانی و طولانی به قدمت بشر به اسم جنگ نرم است. اگر دقت کنید در اقصی نقاط دنیا با پدیده معنویتزدایی و عفتگریزی در ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال اخیر مواجه میشوید و به رغم این اتفاقات که در ۵۰ تا ۶۰ سال اخیر افتاده، میخواهم چند خبر خوب نیز بدهم. در اقصینقاط دنیا همچنان که جنگ نرم یک جنگ جهانی بوده و همه دنیا را تحت تاثیر خود قرار داده است، پدیده مقابله با این جنگ و بازگشت به خویشتن و اصل و فطرت خود هم یک قدرت جهانی است.
در کشورهای اروپایی و آمریکایی در حدود ۲۵ سال است که جنبشهایی به مرور در حال اتفاق افتادن است که بازگشت به عفاف را رقم میزنند. جنبش مودناب که در آمریکا به رهبری یک دختر نوجوان شکل گرفت و هدفش مطالبه پوشاک عفیف است. حال راهی که ۵۰ سال قبل غربیها رفتهاند، در حال بازگشت از آن هستند. در دنیای فناوری و رسانه و به روز بودن اطلاعات، واقعا زشت است که ما بخواهیم آن راه رفته را دوباره برویم و بعد از سی سال دیگر به نتیجه برسیم که این راه اشتباه بوده است. جنبش دختران خویشتندار آمریکا ۲۵ سال است که فعالیت میکند و یک شعار بیشتر ندارد، می گویند «ما هیچ ارتباطی را با جنس نامحرم قبل از کلیسا و عقد رسمی نمیپذیریم» یا جنبش حلقههای نقرهای که زیر نظر این جنبش درست شده، حلقهی نقرهای به دست میکند که بفهماند قرار است من پاک زندگی کنم. متأسفانه این طرز فکر پاک زیستن، عفتمداری و خویشتنداری موضوعی است که در دبیرستانهای ما کم آموزش داده میشود. اصلا مهم نیست اسم آن چه چیزی گذاشته میشود، هر آنچه میخواهید اسمش را بگذارید، میخواهید بگذارید جنبش دختران خویشتندار، دختران پاک زیست یا دختران عفیف و... . اما مهم این است که دختران جامعه ما نباید از این کاروان در حال حرکت به سمت پاک زیستن و عفیف بودن عقب بمانند.
این روزها برای برخی مادران دغدغه شده است که چطور حجاب را در این وانفسای فعلی بتوانند جزء اولویتهای ارزشی دختران نسل جدید قرار دهند تا این ارزش انسانی را با وجود همه هجمههای مختلف به نسل بعد از خودشان نیز منتقل کند؟
ما باید بستههای محتوایی و اجرایی برای مخاطبان داشته باشیم. جنبش خویشتنداران در کتاب و تلویزیون نیست بلکه در مدارس کشورهای مختلف در حال گسترش است و عضو میگیرد و همایشهای سالیانه برگزار میکند و افتخارش این است که بگوید زندگی من اخلاقی است. به نظر میرسد این موضوع برازندهتر از تمام کشورها، برازنده کشور ماست. آن هم کشوری که قدمت تاریخی پاک زیستن و اخلاقی زندگی کردن را در آن داریم. زن و دختر ایرانی باید به خود ببالد و بگوید من اخلاقی زندگی میکنم و اخلاقی لباس میپوشم.
بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی که فرمودهاند: «در نگاه الگوی سوم به زن، زن نه متحجر و خانهنشین است و نه ابزار جنسی برای مردان و سیاستمداران، بلکه زن، شریف است و در عین شرافت و عفت، حضور اجتماعی دارد و سنگرسازی میکند و در فضای اجتماعی نقشآفرینی میکند و در متن و مرکز است» جامعه ما به چند چیز نیاز دارد، اول اینکه با اصل عفتمدار زندگی کردن به عنوان یک اصل اخلاقی الهی و توحیدی مواجه شود. اینکه در روی در و دیوار نوشته شده است حجاب اسلامی را رعایت کنید، پس برای قوانین مسیح در حوزه عفاف و حجاب به طور مشخص کجا میخواهید جا باز کنید؟ اگر حجاب فقط برای اسلام است که نیست تا کی میتوانیم این کلمات را تکرار کنیم. دوم اینکه برای تربیت اخلاقی، عدالت بورزیم. چطور ما برنامه و محتوا داریم تا دخترهایمان را عفیف تربیت کنیم اما پسرهای ما را چه کسی باید عفیف تربیت کند؟ اگر مرد جوان ما پاک زندگی کردن را بلد نباشد، چطور میشود روی پاک ماندن زنان ما حساب کرد؟ من میگویم آن قدر پروژههایمان را خوب اجرا میکنیم که دخترهایمان را از نظر فکر، اندیشه و رفتار عفیف تربیت میکنیم. اگر مردان و پسران خود را عفیف تربیت نکنیم، چه تضمینی وجود دارد که پاک نبودن بدنه جامعه مردان ما به عفاف دختران و زنان ضربه وارد نکند و مسئله مهم دیگر این است که جای اصلی پرورش نسل ما در خانواده است و به دنیا آمدن نسل آینده ما و مبنای تربیت شد آنها نیز خانواده است.